سقاخانه امام رضا (ع )
پنجشنبه 99/04/26
✨﷽✨
🌼چرا سقاخانه حرم امام رضا به نام "اسماعیل طلا” مشهور است؟
✍از میان سقاخانههایی که در حرم امام رضا وجود دارد، سقاخانه “اسماعیل طلا” ی صحن کهنه حرم رضوی یکی از معروفترین و قدیمیترین آنهاست. سنگ بنای این سقاخانه را نادرشاه افشار گذاشت. اما در واقع یکی از فرماندهان فتحعلیشاه، بهای روکش طلای آن را مهیا کرد! ماجرا از این قرار بود که در زمان فتحعلی شاه قاجار از طرف يكی از دولتهای خارجی بستهای به عنوان هديه به دربار رسيد و شاه قصد گشودن آن را كرد. “اسماعيل خان” كه جزء ملتزمين بود و از فرماندهان فتعلی شاه، از شاه استدعا كرد اين كار در محوطه كاخ به وسيله خدمتگزاران انجام شود؛ چرا که احتمال سوء قصد را نمیتوان از نظر دور داشت. اتفاقا هنگام باز كردن بسته منفجر شد و خساراتی هم به بار آورد.
فتحعلی شاه با اطلاع از اين امر، دستور داد برای اين دورانديشی، هم وزن سرداراسماعيلخان سكههای طلا به او مرحمت شود؛ چنين كردند و اسماعيل خان معروف به “زر ريز خان” شد! اسماعیل خان هم که ارادت ویژه ای به امام رضا داشت، طلاها را صرف ساختن جایگاه آن سنگاب کرد! تا گنبد و پایههای سقاخانه با روکشی از طلا مزین شود از آن زمان این سقاخانه را به “سقاخانه اسماعیل طلا” میشناسند!
تلنگر
چهارشنبه 99/04/25
🔹آیت الله حائری شیرازی
🔸ریاضت و طراوت
❇️ تربیت انسان، پیچیده است. وقتی می خواهید فساد را از خود دور کنید، باید مثل پوست کندن تخم مرغ یا پرتقال باشد. بچه ها که می خواهند پرتقال پوست بگیرند، دست خودشان را پرتقالی می کنند اما تمام آب پرتقال هم به صورتشان و به روی فرش می پاشد و پوست هم تکه تکه و بدریخت میشود.
💢 وقتی بچه ها تخم مرغ را پوست می گیرند، یا پوست به تخم مرغ می چسبد یا تخم مرغ به پوست و چقدر هم زشت می شود اما کسی که وارد است، چنان پوست می کند که اصلاً نه تخم مرغ را زخم میکند و نه چیزی از پوست به تخم مرغ می ماند و شکلی زیبا هم پیدا می کند.
🌺 فساد را باید مثل پوست تخم مرغ از خود دور کنی، آنچنان از میان این فساد بیرون بیایی که طراوتی و جمالی پیدا کنی، آنچنان از گناه جدا شوی که ذره ای از آلودگی گناه با تو نماند و زخمی هم از تو کنده نشود. مجاهده با نفس، اگر درست انجام شود، سالک در عین حال که ریاضت میکشد، زیبا و معطر و نیرومند خواهد شد.
رزق حلال
چهارشنبه 99/04/25
🌾رزق همة ما حلال قسمت شده است؛
لذا عجله نکن. اگر یک مقداری در تنگنا قرار می گیری، برای امتحان است. خدا می خواهد من را امتحان كند؛ لذا یک خرده بر من سخت می گیرد. من اگر تحمل کردم، گشایش می شود.
⚜️در روایتی دارد که روزی امیرالمؤمنین علیه السلام سوار بر مرکب به طرف مسجد آمدند. به مسجد که رسيدند به یک نفر كه آنجا بود فرمودند: «افسار این حیوان را بگیر و آن را نگه دار، تا من به مسجد بروم و برگردم».
🕌حضرت به مسجد رفتند و دو رکعت نماز خواندند و برگشتند. در راه که می آمدند، دو درهم از جیبشان در آوردند که به این شخصي که افسار اسب را نگه داشته است بدهند. به هر حال، زحمت کشیده و عمل مؤمن، محترم است. وقتی آقا آمدند، دیدند که افسار اسب را در آورده و فرار كرده است.
حضرت دیدند که اسب آنجا قدم می زند. فرمودند: «چه قدر انسان عجول است. اگر صبر کرده بود، دو درهم حلال نصيب او ميشد. عجله کرد و دو درهم حرام به دست او آمد». بعد حضرت شخصي را فرستادند تا لجامي بخرد. آن شخص در بازار، همان لجام حضرت را پيدا كرد و با دو درهم خريد.( شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد، ج 3 ، ص160 )
✨برادرها! براي هر يک از ما خدا قسمت کرده است که چه قدر مال نصيبش شود. اگر صبر نکردی و امتحانهایت را بد دادی، تو را عقاب می کنند و اين مال به تو وفا نمی کند؛ علاوه بر آن،تو را عذاب هم ميکنند؛ پس عجله نکن و صبر داشته باش برادر من!
یادداشت روزانه
چهارشنبه 99/04/25
: ⭕️نشانهای كه در بسياري از ما هست!
از ميان آيات هشتگانة 26 تا 33 سورة انفال از صفحة 180، قرآن بعد از توجّه دادن امّت اسلامي به نمونهاي از تاريخ گذشتة اسلام، در دومين آية اينصفحه اهل ايمان را از «گناه خيانت» شديداً باز ميدارد. آية 27 ميفرمايد:
«يا أيُّهَا الَّذينَ آمَنوا، لا تَخونُوا اللهَ وَ الرَّسول»؛
«اي باورداران، به خدا و رسول(ص) خيانت نكنيد!»
همانطوركه ميبينيم، در اينآيات بعد از چند آيه كه دنبال هم واقع ميشود، خداوند يك بار: «يا أيُّهَا الَّذينَ آمَنوا» را براي تحريك عِرق ايماني مردم مطرح ميفرمايد.
يعني⭕️«با شما اهل ايمان حرف ميزنم! به خدا و رسول(ص) خيانت نكنيد» و تيشه به ريشة سعادت خويش نزنيد. سعادت شما، آن چيزي است كه خدا به عنوان برنامة تشريعي براي شما قرار دادهاست. در حالي كه شما بر خِلاف آن عمل ميكنيد؛ خيانت به امانت خدا ميكنيد و خائن به خدا و رسول شدهايد!
«و در نتيجه، خائن به خود شدهايد»؛⭕️
«وَ تَخونوا أماناتِكُم».
: آري؛ در دين ما، «خيانت در امانت» شديداً نهي شده است! فرمودهاند:
لا تَنظُروا إلي طولِ رُكوعِ الرَّجُل وَ سُجودِه؛⭕️
به طولاني بودن ركوع و سجود شخص نگاه نكنيد! ركوع و سجدة مردم فريبتان ندهد!
مردمي هستند كه زياد ركوع و سجده ميكنند و تسبيح به دست ميگيرند و مدام ذكر ميگويند. شما فريب اين افراد را نخوريد؛ اين، عبادت نيست؛
فَإنَّ ذلِكَ شَيءٌ اِعتادَه، فَلَو تَرَكَه اِستَوحَشَ لِذلِك؛
چه بسا اين كاري استكه او به آن عادت كردهاست، و انسان به هر چه عادت كرد، از ترك آن وحشت ميكند.
وَ لكِن اُنظُروا إلي صِدقِ حَديثِه، وَ أداءِ أمانَتِه؛
بلكه به صدق گفتار و اداي امانت او نظر داشته باشيد!
ملاك ايمان، صدق درگفتار و امانت در رفتار است. اگر راستگو و امانتدار بود، مؤمن است، اگرچه مستحبّات را به جا نميآورد و نماز شب هم نميخواند؛ حجّ و عمرة مستحبّي هم نميرود، امّا آدم صادقالقول و اميني است، او مؤمن است
.: مردمي، دائماً نمازهاي مستحبّي ميخوانند و روزههاي مستحبّي ميگيرند و تمام ماه رجب و شعبان را روزه ميگيرند و نماز شب ميخوانند، امّا صادق و امين نيستند.
اينان مؤمن نبوده، و بلكه منافقند!⭕️امام صادق(ع) از رسول اكرم(ص) نقل فرمود:
ثَلاثٌ مَن كُنَّ فيه كانَ مُنافِقا، وَ إن صامَ وَ صَلّي وَ زَعَمَ أنَّهُ مُسلِم:
مَن إذَا ائتُمِنَ خان، وَ إذا حَدَّثَ كَذَب، وَ إذا وَعَدَ أخلَف؛
سه چيز نشانة نفاق است، اگرچه نماز بخواند و روزه هم بگيرد و بهنظر خود مسلمان باشد: وقتي امانت مردم به دستش ميرسد، خيانت ميكند، وقتي حرف ميزند دروغ ميگويد، و وقتي وعده ميدهد، خُلف وعده ميكند. اينها، علامت نفاق است.:
حتّي فرمود:⭕️اگر آنشخص كه به شما امانتي سپرده، مسلمان نباشد، مهم نيست؛ حتّي اگر كافِر بود، انسان است. و امانتيكه به دست شما سپرده، حقّ انساني است و شما وظيفه داريد به او برگردانيد!⭕️
مردي خدمت امام كاظم(ع) عرض كرد: آقا فردي خبيثكه دشمن سرسخت شماست و به هيچ چيز پايبند نيست، امانتي گرانبها نزد يكي از دوستان شما گذاشته است.
او ميگويد: من ميتوانم در آن تصرّف كنم و آن امانت را به او ندهم و او نيز قدرت ندارد و نميتواند آن را از من بگيرد. آيا حق دارد اين كار را بكند؟
حضرت(ع) فرمود: خير؛ خدا فرموده است:
إنَّ الله يَأمُرُكُم أن تُؤَدُّوا الأمانات إلي أهلِها؛
امانت را به اهلش برگردانيد.
هر كس باشد؛ چه مسلمان، و چه غير مسلمان! «و در امانت خيانت نكنيد!»⭕️
خطبه فدکیه
سه شنبه 99/04/24
🌴زمينه سازي خطبه فدكيه
بنا بر روايت براء بن عازب، پس از خاتمهی اخذ بيعت زوری در «سقيفه»، كسانى كه در آن مجمع گرد آمده بودند از محل خارج شدند و در كوچه ها به راه افتادند و به هر كس مى رسيدند دست او را مى گرفتند به دست ابوبكر مى ماليدند، چه آن شخص به اين كار تمايلى داشت يا نداشت.
براء مى گويد: در آن زمان بود كه من به در خانه بنى هاشم رفتم و خبر را به آنان دادم.
حضرت فاطمه عليهاالسلام از زمره مخالفان بود و از اينرو، خانهی وى بلافاصله محل اجتماع ايشان و رويارويى با جريان سقيفه گرديد. اميرالمؤمنين و فاطمه زهرا عليهماالسلام براى بازگرداندن امر خلافت از ابوبكر و بيعت با حضرت على عليهالسلام تلاش زيادى كردند، اما تلاش آنها ثمرى نبخشيد تا اين كه اين مواجهه در جريان تصرف فدك به مبارزه ایى بزرگ تبديل شد و فاطمه زهرا عليهاالسلام براى حقخواهى و ادعاى مالكيت فدك، در حضور مسلمانان در مسجد پيامبر حاضر گرديد و در مخالفت با تصدّى مقام خلافت به وسيله ابوبكر، خطابه ایى طولانى ايراد نمود.
📗تاريخ الخلفاء، انتشارات دليل، 1380، ص 22، به نقل از: ابن منظور، مختصر تاريخ دمشق، ج 5، ص21