غدیر
سه شنبه 99/05/07
ای غدیر
ای غدیر! تو برکه آرمیده در دل صحرا؛ اما جاری تا عمق تاریخی؛ تو چشمه؛ جوشان عشق و ایمانی؛ تو پیام آور آزادی انسانی.
ای غدیر! تو برکه ای از نور؛ طنینِ آواز حقیقت؛ بر آمده از نایِ سبزه زارانِ حیاتی
ای غدیر! ای سایه سارِ امید رهایی بشر؛ روح ماندگار معنا و ای حدیث حادثه والا.
ای غدیر! تویادگار یادها و تلاوت ارزشهای تاریخی. تو؛ تداوم رسالت و توحید؛ تو؛ باز تاب فریادهای خورشیدی.
ای غدیر! تو نه یک برکه؛که دریایی.نشات گرفته از ازل و جاری تا ابد.
ای غدیر! تو دل مایه ابراهیم خلیل در پی ریزی کعبه ایمان و فرا بردن پایههای اسلام؛ تا عرش خداوندی هستی.
ای غدیر! تو سرشار از برکت نوحههای نوح و مددکارِ رهایی کشتی او در تلاطم طوفانی.
ای غدیر! تو فرزند سعیِ ساره و هجرِهاجر و زمزمه زمزمی.
ای غدیر! تو پاره ای از نیل که موساییان به نشانه فرو رفتن در رحمت و برکت پروردگار؛ در آن گام نهادند و به سلامت و میمنت و برکت از آن فراز آمدند.
ای غدیر! تو جان بخش دلها ؛ هم چون دم عیسای مسیح و متبرک از زهد زکریّای پیامبری.
ای غدیر! تو شفاف ترین آبهایی و منعکس کننده خورشیدی.
ای غدیر! تو تصویر گر قَدَر مردی هستی که تعظیم همه عصرها و نسلها را به پیش گاه پاکِ خویش بر انگیخته است.
ای غدیر! تو امروز آبیار هر چه گل خوش بوی ولایتی.
ای غدیر! تو شاهد بودی که کدامین انسان والا در آن روز بزرگ بر فراز همه اعصار، جای گرفت و بر تیغ فضیلت و راهبری فرا رفت. این حقیقت را فریاد کن؛ تا هر که؛ در هر کجا؛ بداند که علی- علیه السلام - ؛ آن دریای کرامت و انسانیت؛ بر حق است.
ای غدیر! ای برکه سترگ ! ای روح آبی صحرا! ای انعکاس حقیقت مطلق!
ای جاودانه جاری؛ برگوی! از آن روز جاودانه سخن بِران.
ای غدیر! از دریا بگو؛ از روح پاک عالم معنا بگو. از اسرار نهان و هویدا بگو.
از پیشوای ما بگو. از آن عقد ثریا بگو. از آن محشر برپا بگو. از آن ماه تَولا بگو. از آن کعبه دلها بگو.
هان! ای غدیر! به تاریخ بسپار! که این خاطره خطیر را هماره به یاد داشته باشد؛ و به یاد داشته باشد که اگر در برابر آن دریا سدّ نمیبستند و اگر سینه آل الله را نمیخستند ؛ نقش همه دلها ؛ امروزه لا اله الا الله بود.
هان! ای غدیر! گواه مظلومیت مولا باش. گواه بیت الاحزان دلها باش. گواه غنچههای لیلاها باش.
هان! ای غدیر! ای بیان قدرت ایمان! ای افتتاح خط امامت!
ای امتدادِ راه رسالت ! ای تبلور عظیم ترین حماسه جاودانه! ای یگانه !
هم چنان؛ موج گستر بمان.هم چنان ما را به خود بخوان. هم چنان؛ عظمت را از آنِ دریا بدان.
ای برکه! ای غدیر! ای دریا ! ای علی- علیه السلام - هم چنان جاودانه بمانید تا نهایت دنیا.
حکایتیبسیارزیباوخواندنی
جمعه 99/05/03
خواجهاى “غلامش” را ميوهاى داد.
غلام ميوه را گرفت و با “رغبت” تمام میخورد.
خواجه، خوردن غلام را میديد و پيش خود گفت: كاشكى “نيمهاى” از آن ميوه را خود میخوردم.
بدين رغبت و خوشى كه غلام، ميوه را میخورد، بايد كه “شيرين و مرغوب” باشد.
پس به غلام گفت: “یک نيمه” از آن به من ده كه بس خوش میخورى.
غلام نيمهاى از آن ميوه را به خواجه داد؛ اما چون خواجه قدرى از آن ميوه خورد، آن را بسيار “تلخ يافت.”
روى در هم كشيد و غلام را “عتاب” كرد كه چنين ميوهاى را بدين تلخى، چون خوش میخورى.
غلام گفت: اى خواجه! بس “ميوه شيرين” كه از دست تو گرفتهام و خوردهام.
اكنون كه ميوهاى تلخ از دست تو به من رسيده است، چگونه “روى در هم كشم” و باز پس دهم كه شرط “جوانمردى و بندگى” اين نيست.
“صبر” بر اين تلخى اندک، سپاس شيرينیهاى بسيارى است كه از تو ديدهام و خواهم ديد.
“همیشه از خوبی آدمها برای خودت دیوار بساز”
هر وقت در حق تو بدی کردند
فقط یک اجر از دیوار بردار
بی انصافیست اگر دیوار را خراب کنی
محورهای خطبه فدکیه
پنجشنبه 99/05/02
🍀دوم: شهادت به یگانگی خداوند و نبوت
✅«و اشهدُ اَنْ لا اله الاَ اللّهُ وحده لا شریک له کلمه جَعَلَ الاخلاصَ تاویلُها و ضَمّنَ القلوبَ موصولُها و انارَ فی الفکرِ مَعقولُها»؛
شهادت میدهم که خداوند یگانه و بیشریک است و دلهای ما را به خلوص عمل و توحید و یگانگی خویش متصف نموده است و عقول بندگان خود را به صفت توحید و پرستش خویش منّور نموده است.
✅«و اشهد انَّ ابی محمداً عبدُه و رسولُه، اِختارَهُ و اصْطفاهُ قَبْلَ ان بَعَثَهْ»؛
و شهادت میدهم که پدرم بنده و فرستاده خداست و خداوند قبل از تفویض رسالت به او، شخص برازنده و منزّه از هر عیب و نقص اخلاقی بود و لذا منتخب خدا بود
🍀سوم: تذکر به انحراف امت
«فلّما اختارَ اللهُ لِنبیّه دارَ انبیائه و مَاوی اصفیائِه، ظهَر فیکم حَسیکةُ النفاق. هذا و العَهْدُ قریبٌ و الکَلِمُ رحیبٌ و الجرحُ لمَا یندمل و الرَّسول لمّا یقبر، کیف بکم انّی تؤفکون؟ ام بغیر الله تحکمون؟ بئسَ للظالمین بَدَلاً، و مَنْ یَبْتَغِ غیرَ الاسلامِ دیناً فلَن یُقبلُ منهُ و هو فی الاخرةِ من الخاسرینَ».
و چون حضرت سبحان اختیار نمود از برای پیغمبر خود خانهای را که از برای تمام پیغمبران و برگزیدگان از عباد خویش تهیه نموده بود، (شما ای مردم آتش فتنهای را که در سینهیتان نهفته بود ظاهر ساختید) و نفاق اندرونی خویش را بروز دادید و لذا از مرگ پیغمبر چیزی نگذشته بود و جرحه سینهها از مصیبت آن جناب التیام نیافته بود و طولی از دفن پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) نگذشته بود که اظهار نفاق کردید، به کجا میروید؟!
آیا به غیر از حکم خداوند میخواهید حکمی را اجرا نمائید؟ بد راهی را انتخاب نمودهاید و بد جایی از برای خود تهیه کردهاید، کسی که به غیر از راه دین اسلام راهی را بپیماید، هرگز از او پذیرفته نخواهد شد و اعمال او قبول نخواهد گشت و در روز قیامت از زیانکاران خواهد بود.