درددل
? دامن آلوده و بار گناه آورده ام
? گرچه آهی در بساطم نیست، آه آورده ام
? هر که آرد تحفه ای در محضر مولای خود
?من دو دست خالی و کوه گناه آورده ام
? ناله ام در سینه، اشکم در بصر، سوزم به دل
?نامه ای چون دود، آه خود سیاه آورده ام
?گر چه هستم قطره ای ناچیز، یک دریای اشک
?هدیه بر مولای خود ربّ رحیم آورده ام
?هر فقیری هست دست خالیش سرمایه اش
?من فقیرم دست خالی را گواه آورده ام
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط حمید در 1400/02/11 ساعت 03:01:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید